11 ترفند طلایی و ضروری برای بهبود تجربه کاربری

بهبود تجربه کاربری
آنچــه می‌خوانید:

واژه بهبود تجربه کاربری این روزها به گوش همه خورده و تعریف ها و اصطلاحات وابسته به آن از اهمیت بالایی برخوردار شده است. اینکه تجربه کاربری چیست و چه معنایی دارد را در مقاله تجربه کاربری چیست توضیح داده ایم، اما این واقعیت را باید پذیرفت که UI و UX (تجربه کاربری و واسطه کاربری) عبارتی فراتر از سایت و اپلیکیشن و یا کاتالوگ های دیجیتالی هستند. ترفندهای بهبود تجربه کاربری شامل ساده‌سازی طراحی، افزایش سرعت، واکنش‌گرایی، محتوای شفاف و توجه به نیاز کاربران است.

مفهوم بهبود تجربه کاربری

به عنوان یک فعال در بخش تجربه و واسطه کاربری، تجزیه و تحلیل، بررسی و بهبود این فرآیند همیشه یک سرگرمی جذاب و دوست داشتنی به حساب می آید. تجربه کاربری و واسط کاربری در لایه های مختلفی از زندگی ما به عنوان مصرف کننده و مخاطب برند ها حضور داشته و دارد، با این تفاوت که شاید در گذشته به جای استفاده دو واژه تجربه و واسطه کاربری از عبارت های دیگری استفاده می شود.

بهبود تجربه کاربری یعنی چه؟

بهبود تجربه کاربری در یک موضوع یا وسیله که با کاربر و یا مصرف کننده در تعامل است؛ یعنی شناسایی ایرادها و نقاط ضعف که باعث آسیب به کیفیت تجربه کاربری مخاطب می شود.

بهبود تجربه کاربری

11 ترفند برای بهبود تجربه کاربری

بهبود تجربه کاربری یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در طراحی محصولات دیجیتال است. کاربری که بتواند بدون سردرگمی و با احساس رضایت از یک وب‌سایت یا اپلیکیشن استفاده کند، احتمال بیشتری دارد که به آن وفادار بماند و آن را به دیگران نیز توصیه کند. در این بخش با ۱۱ ترفند ساده و مؤثر آشنا می‌شوید که می‌توانند به‌طور مستقیم به تجربه کاربری کمک کنند.

1. استفاده از طراحی ساده و مینیمال

طراحی شلوغ باعث سردرگمی کاربر می‌شود. در مقابل، یک رابط ساده با فضای خالی مناسب، تمرکز کاربر را افزایش می‌دهد و مسیر انجام کارها را مشخص‌تر می‌کند. مثلاً در صفحه اصلی یک فروشگاه آنلاین، بهتر است فقط دسته‌بندی‌های اصلی و دکمه جست‌وجو دیده شود. حذف عناصر غیرضروری باعث بهبود تجربه کاربری می‌شود، زیرا ذهن کاربر بدون مزاحمت روی هدف متمرکز می‌شود.

2. اطمینان از سرعت بارگذاری بالا

اگر یک سایت یا اپلیکیشن کند باشد، احتمال زیادی دارد که کاربران آن را ترک کنند. بهینه‌سازی تصاویر، استفاده از کدنویسی سبک و بهره‌گیری از سرورهای مناسب می‌تواند سرعت را افزایش دهد. برای مثال، استفاده از فرمت‌های فشرده تصویر مانند WebP باعث کاهش حجم صفحات می‌شود. سرعت بالا به طور مستقیم به بهبود تجربه کاربری منجر می‌شود، چون کاربر بدون انتظار اضافی به هدف خود می‌رسد.

3. طراحی واکنش‌گرا (Responsive)

کاربران از دستگاه‌های مختلفی مانند موبایل، تبلت و لپ‌تاپ استفاده می‌کنند. اگر طراحی سایت یا اپلیکیشن روی همه این دستگاه‌ها به‌خوبی نمایش داده نشود، تجربه منفی ایجاد می‌شود. با طراحی واکنش‌گرا، محتوا و دکمه‌ها خود را با اندازه صفحه تطبیق می‌دهند. این موضوع نقش مهمی در بهبود تجربه کاربری دارد، چون کاربر در هر شرایطی دسترسی راحتی خواهد داشت.

4. استفاده از زبان ساده و قابل فهم در محتوا

متون پیچیده و اصطلاحات فنی می‌توانند کاربران را گیج کنند. بهتر است از جملات کوتاه، مستقیم و روان استفاده شود تا پیام به‌درستی منتقل شود. برای نمونه، به جای نوشتن “عملیات شما در حال پردازش است”، می‌توان نوشت “لطفاً چند لحظه صبر کنید”. این کار باعث بهبود تجربه کاربری می‌شود، زیرا ارتباط با کاربران شفاف‌تر و مؤثرتر خواهد بود.

5. نمایش بازخورد واضح به اقدامات کاربر

هرگاه کاربر عملی انجام می‌دهد، باید بداند که سیستم به آن پاسخ داده است. مثلاً وقتی دکمه‌ای کلیک می‌شود، تغییر رنگ یا نمایش پیام موفقیت اهمیت دارد. اگر کاربر مطمئن نباشد که عملش ثبت شده، ممکن است آن را تکرار کند یا احساس سردرگمی کند. ارائه بازخورد دقیق باعث بهبود تجربه کاربری می‌شود، زیرا حس کنترل و اطمینان را افزایش می‌دهد.

6. تسهیل در فرآیندهای اصلی (مثل خرید یا ثبت‌نام)

فرآیندهای پیچیده، کاربران را خسته و گاهی منصرف می‌کنند. بهتر است مراحل ثبت‌نام یا خرید تا حد امکان کوتاه و روشن طراحی شوند. برای مثال، فرم ثبت‌نام با فقط نام، ایمیل و رمز عبور به‌مراتب مؤثرتر از فرم‌های طولانی است. ساده‌سازی فرآیندها نقش مهمی در بهبود تجربه کاربری دارد، چون زمان و تلاش کاربر را کاهش می‌دهد.

7. استفاده از ناوبری واضح و ساختارمند

کاربر باید بتواند به‌راحتی مسیر خود را پیدا کند. استفاده از منوی قابل دسترس، دسته‌بندی‌های مشخص و دکمه بازگشت به صفحه اصلی ضروری است. برای مثال، در یک وب‌سایت آموزشی، اگر مسیر رسیدن به دوره‌ها مشخص نباشد، کاربر به‌سرعت آن را ترک می‌کند. ناوبری مؤثر به بهبود تجربه کاربری کمک می‌کند چون کاربر احساس گم‌گشتگی نخواهد داشت.

8. اولویت‌دهی به نیازهای واقعی کاربران

طراحی باید بر اساس تحلیل نیازهای واقعی کاربران انجام شود، نه فقط سلیقه طراح. برای این منظور می‌توان از نظرسنجی، مصاحبه یا تحلیل رفتار کاربران استفاده کرد. اگر مثلاً کاربران بیشتر به جست‌وجوی محصولات تخفیف‌دار علاقه‌مند هستند، این بخش باید در اولویت قرار گیرد. درک درست نیازها باعث بهبود تجربه کاربری می‌شود چون محصول دقیقاً با خواسته کاربران هماهنگ خواهد بود.

9. رعایت تناسب رنگ و فونت‌ها

استفاده از رنگ‌های هماهنگ و فونت‌های خوانا باعث افزایش جذابیت بصری و راحتی در خواندن می‌شود. مثلاً استفاده از تضاد مناسب بین رنگ پس‌زمینه و متن، از خستگی چشم جلوگیری می‌کند. فونت‌هایی با اندازه مناسب و فضای کافی بین خطوط، درک مطلب را آسان‌تر می‌کنند. این عناصر به‌طور مستقیم در بهبود تجربه کاربری تأثیر دارند، چون باعث کاهش فشار بصری و افزایش تمرکز می‌شوند.

10. طراحی خطاهای قابل فهم و راه‌حل‌محور

وقتی کاربر دچار خطا می‌شود (مثلاً پر کردن نادرست فرم)، باید پیام خطا واضح، مودبانه و همراه با راه‌حل باشد. نوشتن پیام‌هایی مانند “خطای 404” بدون توضیح، کاربر را سردرگم می‌کند. در عوض، نوشتن “صفحه مورد نظر یافت نشد. لطفاً از منوی اصلی استفاده کنید” هم دوستانه است و هم راه‌حل ارائه می‌دهد. چنین طراحی‌ای به بهبود تجربه کاربری کمک می‌کند چون حس راهنمایی و همراهی را منتقل می‌کند.

11. بررسی و به‌روزرسانی مداوم بر اساس بازخورد

نیازهای کاربران و تکنولوژی‌ها دائماً در حال تغییر هستند. بنابراین باید به‌طور منظم بازخورد کاربران را جمع‌آوری و از آن برای بهبود طراحی استفاده کرد. مثلاً اگر کاربران از سختی پیدا کردن محصول شکایت دارند، باید ساختار جست‌وجو بازطراحی شود. توجه به بازخورد، یکی از پایه‌های بهبود تجربه کاربری است، چون نشان می‌دهد که محصول زنده، قابل رشد و پاسخگو به نیازهاست.

مفهوم تجربه کاربری

بهبود تجربه کاربری وجه های گسترده تری هم می تواند داشته باشد، اما اگر به بهبود تجربه کاربری مصرف کنندگان و مخاطبان خود اهمیت می دهید، به این فکر کنید که برای محقق کردن موارد فوق چه تغییراتی باید بدهید؟

امروز کسانی هستند که خود را متخصص رابط کاربری و تجربه کاربری می دانند، اما تعریف آن ها از این دو مقوله محدود به طراحی سایت و یا جاری کردن یک محیط تعاملی در دنیای دیجیتال می باشد، این در حالی است که کمپانی ها و مالکان محصولات جهانی به لایه های فراوان و دور از ذهن فکر می کنند تا ترسیم درست و دلخواه خود را از تجربه کاربری برای محصولات خود ترسیم کنند.

در ماه پیش صدای برف پاکن یکی از مدل های کمپانی بنز مورد نقد بسیاری از منتقدین ماشین قرار گرفت، آن ها معتقد بودن که این صدا، صدایی گوش خراش به نظر می رسد. این در حالی بود که طراحان این خودرو اعلام کردند که این صدا دقیقاً صدای حاصل از کشیده شدن روی یک شیشه تمیز است. آن ها با ارسال یک صدا با مخاطبین خود ارتباط برقرار می کنند و تعریف آن ها از تجربه کاربری محصولاتشان، تمام حواس پنجگانه کاربری را درگیر می کند.

طراحان واسط و تجربه کاربری اسمارت کاتالوگ

اینکه در مجموعه اسمارت کاتالوگ روی واژه تجربه کاربری و لایه های دسترسی آن تمرکز گذاشته می شود، به این علت است که محصولاتی را توسعه می دهیم که عمدتاً تعاملی هستند. محصولات شما هم قطعاً همینطور هستند و قطعاً شما هم به لحظه تعامل بین محصولاتتان و مخاطبان و مصرف کنندگان فکر می کنید.

اینکه در زمان تعامل چه ارتباطی برقرار می شود، لحظه سرنوشت سازی است و می تواند مشخص کننده آینده برند شما باشد. پس اهمیت دادن و درک درست از تجربه کاربری اولین قدم برای این کار است و اعتماد کردن و مشورت گرفتن از متخصصان این بخش می تواند موفقیت و یا شکست را معین کند.

اشتراک گذاری
مقالات مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج + 8 =

چه کاتالوگی خوبه؟